وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْک سُلْطانًا نَصیرًا (إسراء80) ص290
و بگو: « پروردگارا! مرا ( در هر کار) با صداقت وارد کن ، و با صداقت خارج ساز ! و از سوی خود ، حجتی یاری کننده برایم قرار ده ! »
چقدر زیباست آدمی با خویشتن خویش صادق باشد .
آنگاه که می گوید ، صادقاقانه بگوید .
آنگاه که می خواهد ، صادقانه بخواهد .
آنگاه که می خوانند ، صادقانه پاسخ گوید .
نشان زندگی اش کوی صادقان و کوچه صداقت باشد .
با خدا ، با ولی از جانب خدا "اهل بیت(ع)" ، با دوستان و با تمام هستی یک رنگ است
وقتی می گوید : " ایاک نعبد و ایاک نستعین " ( خدایا فقط ترا می خوانم و تنها از تو یاری و کمک می خواهم ) راست می گوید .
وقتی می گوید : " اگر کربلا بودم .... " راست می گوید .
وقتی می گوید : " یا علی (ع) " تا انتهای همین طور می ماند .
یا زیر بار دین نمی رود ! و وقتی که قبول کرد ، مردانه مقید می شود .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ صادقانه خود را ، مطالعه کنیم ، چند بار مرور کنیم ، در خلوتی دوستانه با دوست حقیقی عالم ، " حسن اولیک رفیقا " دوستی صادق و مهربان ، راز دار و سنگ صبور ، ستار العیوب و بخشنده ، و . . .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ روابط خود با عالم و آدم ( همه اطرافیان خود ) را باز نگری کنیم و تا حد امکان به اصلاح آنها به پردازیم .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ با خودِ خود ، صادقانه عهد ببندیم که حقوق مردم ( حق الناس ) و حقوق آل الله ( اهل بیت (ع) ) و از همه مهمتر حق الله را دقیقاً مراعات کنیم .
دوستان خوبم ، بیشتر مشکلات ما از رزق نا سالم است ؛ بیاییم در کسب روزی حلال بیشتر مراقبت کنیم .
روز عاشورا در پاسخ آن یاور خود که پرسید " حسین (ع) جان اینها که ظاهراً مسلمان هستند چرا با شما می جنگند ؟ امام (ع) فرمودند : شکم اینها پر از حرام است .
آخدا ، ما نیازمند توایم ، ما محتاج تو و محتاج محبت و یاری توایم ، یاری امان کن ، ما را از آن خودت کن ، ما را لایروبی فرما ؛ ما را پالایش کن .
وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْک سُلْطانًا نَصیرًا (إسراء80) ص290
و بگو: « پروردگارا! مرا ( در هر کار) با صداقت وارد کن ، و با صداقت خارج ساز ! و از سوی خود ، حجتی یاری کننده برایم قرار ده ! »
چقدر زیباست آدمی با خویشتن خویش صادق باشد .
آنگاه که می گوید ، صادقاقانه بگوید .
آنگاه که می خواهد ، صادقانه بخواهد .
آنگاه که می خوانند ، صادقانه پاسخ گوید .
نشان زندگی اش کوی صادقان و کوچه صداقت باشد .
با خدا ، با ولی از جانب خدا "اهل بیت(ع)" ، با دوستان و با تمام هستی یک رنگ است
وقتی می گوید : " ایاک نعبد و ایاک نستعین " ( خدایا فقط ترا می خوانم و تنها از تو یاری و کمک می خواهم ) راست می گوید .
وقتی می گوید : " اگر کربلا بودم .... " راست می گوید .
وقتی می گوید : " یا علی (ع) " تا انتهای همین طور می ماند .
یا زیر بار دین نمی رود ! و وقتی که قبول کرد ، مردانه مقید می شود .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ صادقانه خود را ، مطالعه کنیم ، چند بار مرور کنیم ، در خلوتی دوستانه با دوست حقیقی عالم ، " حسن اولیک رفیقا " دوستی صادق و مهربان ، راز دار و سنگ صبور ، ستار العیوب و بخشنده ، و . . .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ روابط خود با عالم و آدم ( همه اطرافیان خود ) را باز نگری کنیم و تا حد امکان به اصلاح آنها به پردازیم .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ با خودِ خود ، صادقانه عهد ببندیم که حقوق مردم ( حق الناس ) و حقوق آل الله ( اهل بیت (ع) ) و از همه مهمتر حق الله را دقیقاً مراعات کنیم .
دوستان خوبم ، بیشتر مشکلات ما از رزق نا سالم است ؛ بیاییم در کسب روزی حلال بیشتر مراقبت کنیم .
روز عاشورا در پاسخ آن یاور خود که پرسید " حسین (ع) جان اینها که ظاهراً مسلمان هستند چرا با شما می جنگند ؟ امام (ع) فرمودند : شکم اینها پر از حرام است .
آخدا ، ما نیازمند توایم ، ما محتاج تو و محتاج محبت و یاری توایم ، یاری امان کن ، ما را از آن خودت کن ، ما را لایروبی فرما ؛ ما را پالایش کن .
وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْک سُلْطانًا نَصیرًا (إسراء80) ص290
و بگو: « پروردگارا! مرا ( در هر کار) با صداقت وارد کن ، و با صداقت خارج ساز ! و از سوی خود ، حجتی یاری کننده برایم قرار ده ! »
چقدر زیباست آدمی با خویشتن خویش صادق باشد .
آنگاه که می گوید ، صادقاقانه بگوید .
آنگاه که می خواهد ، صادقانه بخواهد .
آنگاه که می خوانند ، صادقانه پاسخ گوید .
نشان زندگی اش کوی صادقان و کوچه صداقت باشد .
با خدا ، با ولی از جانب خدا "اهل بیت(ع)" ، با دوستان و با تمام هستی یک رنگ است
وقتی می گوید : " ایاک نعبد و ایاک نستعین " ( خدایا فقط ترا می خوانم و تنها از تو یاری و کمک می خواهم ) راست می گوید .
وقتی می گوید : " اگر کربلا بودم .... " راست می گوید .
وقتی می گوید : " یا علی (ع) " تا انتهای همین طور می ماند .
یا زیر بار دین نمی رود ! و وقتی که قبول کرد ، مردانه مقید می شود .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ صادقانه خود را ، مطالعه کنیم ، چند بار مرور کنیم ، در خلوتی دوستانه با دوست حقیقی عالم ، " حسن اولیک رفیقا " دوستی صادق و مهربان ، راز دار و سنگ صبور ، ستار العیوب و بخشنده ، و . . .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ روابط خود با عالم و آدم ( همه اطرافیان خود ) را باز نگری کنیم و تا حد امکان به اصلاح آنها به پردازیم .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ با خودِ خود ، صادقانه عهد ببندیم که حقوق مردم ( حق الناس ) و حقوق آل الله ( اهل بیت (ع) ) و از همه مهمتر حق الله را دقیقاً مراعات کنیم .
دوستان خوبم ، بیشتر مشکلات ما از رزق نا سالم است ؛ بیاییم در کسب روزی حلال بیشتر مراقبت کنیم .
روز عاشورا در پاسخ آن یاور خود که پرسید " حسین (ع) جان اینها که ظاهراً مسلمان هستند چرا با شما می جنگند ؟ امام (ع) فرمودند : شکم اینها پر از حرام است .
آخدا ، ما نیازمند توایم ، ما محتاج تو و محتاج محبت و یاری توایم ، یاری امان کن ، ما را از آن خودت کن ، ما را لایروبی فرما ؛ ما را پالایش کن .
وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْک سُلْطانًا نَصیرًا (إسراء80) ص290
و بگو: « پروردگارا! مرا ( در هر کار) با صداقت وارد کن ، و با صداقت خارج ساز ! و از سوی خود ، حجتی یاری کننده برایم قرار ده ! »
چقدر زیباست آدمی با خویشتن خویش صادق باشد .
آنگاه که می گوید ، صادقاقانه بگوید .
آنگاه که می خواهد ، صادقانه بخواهد .
آنگاه که می خوانند ، صادقانه پاسخ گوید .
نشان زندگی اش کوی صادقان و کوچه صداقت باشد .
با خدا ، با ولی از جانب خدا "اهل بیت(ع)" ، با دوستان و با تمام هستی یک رنگ است
وقتی می گوید : " ایاک نعبد و ایاک نستعین " ( خدایا فقط ترا می خوانم و تنها از تو یاری و کمک می خواهم ) راست می گوید .
وقتی می گوید : " اگر کربلا بودم .... " راست می گوید .
وقتی می گوید : " یا علی (ع) " تا انتهای همین طور می ماند .
یا زیر بار دین نمی رود ! و وقتی که قبول کرد ، مردانه مقید می شود .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ صادقانه خود را ، مطالعه کنیم ، چند بار مرور کنیم ، در خلوتی دوستانه با دوست حقیقی عالم ، " حسن اولیک رفیقا " دوستی صادق و مهربان ، راز دار و سنگ صبور ، ستار العیوب و بخشنده ، و . . .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ روابط خود با عالم و آدم ( همه اطرافیان خود ) را باز نگری کنیم و تا حد امکان به اصلاح آنها به پردازیم .
دوستان خوبم ، بیاییم ؛ با خودِ خود ، صادقانه عهد ببندیم که حقوق مردم ( حق الناس ) و حقوق آل الله ( اهل بیت (ع) ) و از همه مهمتر حق الله را دقیقاً مراعات کنیم .
دوستان خوبم ، بیشتر مشکلات ما از رزق نا سالم است ؛ بیاییم در کسب روزی حلال بیشتر مراقبت کنیم .
روز عاشورا در پاسخ آن یاور خود که پرسید " حسین (ع) جان اینها که ظاهراً مسلمان هستند چرا با شما می جنگند ؟ امام (ع) فرمودند : شکم اینها پر از حرام است .
آخدا ، ما نیازمند توایم ، ما محتاج تو و محتاج محبت و یاری توایم ، یاری امان کن ، ما را از آن خودت کن ، ما را لایروبی فرما ؛ ما را پالایش کن .
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مدت لب خنــد را ، تمــدید کرد
کاش می شد در میان لحـظه ها
لحظـهی دیـــــدار را نزدیک کرد
کاش می شد بنده ای آزاده بود
چشم دنیا را ز خود نومیـد کرد
کاش می شـد با تمام انتظــــــار
جمله جان را بهر او تمهید کرد
کاش می شد با خلوص درکارها
عشق حق را در جهان تجدید کرد
کاش می شد با تمام اشتیــــــاق
سجده ها ی شکر را تجدید کرد
کاش می شد در میان مردمـــان
بوی نرگس را کمی جــاوید کرد
کاش می شد همچنان پروانه ها
عـــــاشقی را پیش او تایید کرد
کاش می شد در میــــان لاله ها
خـاطرات خوب را تمــــدید کرد
کاش می شد در کمـــال عاشقی
بودن خود را به او تــــایید کرد
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مدت لب خنــد را ، تمــدید کرد
کاش می شد در میان لحـظه ها
لحظـهی دیـــــدار را نزدیک کرد
کاش می شد بنده ای آزاده بود
چشم دنیا را ز خود نومیـد کرد
کاش می شـد با تمام انتظــــــار
جمله جان را بهر او تمهید کرد
کاش می شد با خلوص درکارها
عشق حق را در جهان تجدید کرد
کاش می شد با تمام اشتیــــــاق
سجده ها ی شکر را تجدید کرد
کاش می شد در میان مردمـــان
بوی نرگس را کمی جــاوید کرد
کاش می شد همچنان پروانه ها
عـــــاشقی را پیش او تایید کرد
کاش می شد در میــــان لاله ها
خـاطرات خوب را تمــــدید کرد
کاش می شد در کمـــال عاشقی
بودن خود را به او تــــایید کرد
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مدت لب خنــد را ، تمــدید کرد
کاش می شد در میان لحـظه ها
لحظـهی دیـــــدار را نزدیک کرد
کاش می شد بنده ای آزاده بود
چشم دنیا را ز خود نومیـد کرد
کاش می شـد با تمام انتظــــــار
جمله جان را بهر او تمهید کرد
کاش می شد با خلوص درکارها
عشق حق را در جهان تجدید کرد
کاش می شد با تمام اشتیــــــاق
سجده ها ی شکر را تجدید کرد
کاش می شد در میان مردمـــان
بوی نرگس را کمی جــاوید کرد
کاش می شد همچنان پروانه ها
عـــــاشقی را پیش او تایید کرد
کاش می شد در میــــان لاله ها
خـاطرات خوب را تمــــدید کرد
کاش می شد در کمـــال عاشقی
بودن خود را به او تــــایید کرد
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مدت لب خنــد را ، تمــدید کرد
کاش می شد در میان لحـظه ها
لحظـهی دیـــــدار را نزدیک کرد
کاش می شد بنده ای آزاده بود
چشم دنیا را ز خود نومیـد کرد
کاش می شـد با تمام انتظــــــار
جمله جان را بهر او تمهید کرد
کاش می شد با خلوص درکارها
عشق حق را در جهان تجدید کرد
کاش می شد با تمام اشتیــــــاق
سجده ها ی شکر را تجدید کرد
کاش می شد در میان مردمـــان
بوی نرگس را کمی جــاوید کرد
کاش می شد همچنان پروانه ها
عـــــاشقی را پیش او تایید کرد
کاش می شد در میــــان لاله ها
خـاطرات خوب را تمــــدید کرد
کاش می شد در کمـــال عاشقی
بودن خود را به او تــــایید کرد
کاش می شد با تمام انتظار
جمله جان را بهر او تمهید کرد
کاش می شد بنده ای آزاده بود
چشم دنیا را ز خود نومید کرد
کاش می شد با خلوص کارها
عشق حق را در جهان تجدید کرد